معنی نمایشگاه هنری
حل جدول
گالری
فرهنگ عمید
جای نمایش دادن،
جایی که کالاهای بازرگانی، اشیای صنعتی، محصولات کشاورزی، و یا آثار هنری به نمایش گذارده شود،
لغت نامه دهخدا
نمایشگاه. [ن ُ / ن ِ / ن َی ِ] (اِ مرکب) تآتر. (یادداشت مؤلف). رجوع به تماشاخانه شود. || معرض. عرضه گاه. (یادداشت مؤلف). محل نمایش دادن. جای جلوه دادن. || محلی که متاعهای بازرگانی، محصولات کشاورزی و مصنوعات کارخانه ها یا آثار باستانی را به معرض نمایش گذارند. (فرهنگ فارسی معین).
هنری
هنری. [هَُن َ] (ص نسبی) اهل هنر. هنرمند. هنرور:
خواجه ٔ سید ابوسهل رئیس الرؤسا
احمدبن الحسن آن بارخدای هنری.
فرخی.
آن هنری خواجه ٔ جلیل چو دریاست
با هنربیشمار و گوهر بی عد.
منوچهری.
آفرین زآن هنری مرکب فرخ پی تو
که به یک شب ز بلاساغون آید به طراز.
منوچهری.
هنری سرفکنده چون لاله است
که کلاهش به سر ندوخته اند.
خاقانی.
هرکو هنری است و عیب خود گفت
با جان هنر قرین شمارش.
خاقانی.
|| دلیر: سام نریمان را پرسیدند که آرایش رزم چیست ؟ گفت: فر ارجمند شاه، دانش سپهبد بارای و مبارز هنری. (نوروزنامه).
تعبیر خواب
1ـ اگر خواب ببینید در نمایشگاهی هستید، علامت آن است که کاری پرمنفعت و دوستانی مطلوب به دست خواهید آورد.
2ـ اگر دختری خواب ببیند در نمایشگاه است، نشانه آن است که شریک زندگی او مردی شوخ طبع و آرام خواهد بود.
- آنلی بیتون
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Gerecht, Hübsch, Jahrmarkt (m), Messe (f), Schön
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(نَ یِ) (اِمر.) جایی که کالاهای بازرگانی، صنعتی یا محصولات کشاورزی به نمایش گذارده شود.
فارسی به عربی
شرح، معرض
فرهنگ فارسی هوشیار
تاتر، عرضه گاه، محل نمایش دادن
اصطلاحات سینمایی
صفتی است برای آثار یا بازیگران شاخصی که برگزیده و گزیده کارند. مشخصه اصلی آنها اندیشه ورزی و اندیشه سازی است. آثاری چون « هامون » اثر جاودانه ی مهرجویی درایران وسه گانه ی کیلو فسکی (سفید، آبی، قرمز) درسینمای جهان اشخاصی مانند کوبریک درکارگردانی وبازیگر فقیدی چون مارلون براندو دردوران اوج بازیگری، نمونه ی بارز آثار واشخاص هنری هستند.
فرهنگ واژههای فارسی سره
سایاگ هنری
معادل ابجد
692